کد مطلب:211437 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

آب دهان
فرمود ای مفضل در آب دهان منفعتی است كه باید همیشه چون قناتی جاری باشد كه بدن نخشكد همانطور كه چشمه سارها و زاینده رودها در روی زمین می جوشد و بیرون می ریزد در بدن هم این رطوبات كام و گلو را مرطوب نماید و با طراوت خود فساد را برطرف می سازد و با غذا منضم شده در گلو گوارا می شود این آب دهان به منزله مركبی است كه غذاهای خشك را به معده می رساند اگر نبود مری و حلق و گلو زخم می شد - و بعد به زهره می رسد تا تر و تازه بماند كه اگر زهره خشك شود انسان را هلاك می سازد.

فرمود خداوند معده را در داخل شكم قرار داده و در بسته نموده تا با مجاری داخل و خارج گردد و اگر چنانچه برخی از فلاسفه مادی گمان كرده اند مانند پیراهن یا قبا باز و بسته می شد كه آن را باز كنند و ببینند بوی فساد هوای خارج آن را متألم و ناسالم می ساخت و برای آن كه از داخل معده اطلاع یابند دلایلی و راهنمائی های چندی آفرید كه از كیفیت معده بتواند خبر دهد و بدان علامتها حال معده را بشناسد مانند رنگ ادرار و قاروره و بوی عرق بدن و رنگ صورت و چهره كه نماینده كار معتدل معده است نهایت طبیب حاذق باید تشخیص صحت و سقم معده را بدهد زیرا تما امراض از معده سرچشمه می گیرد و گاهی در اثر انقلاب اخلاط و كسر و افزونی آن آدمی مریض می شود كه اگر این نوع كسالت ها رخ ندهد او مغرور می گردد باید گاهگاهی متنبه شود تا قدر سلامتی را بداند - و این مقدار دست خود انسان است كه رعایت اعتدال را بنماید اگر معده با هوای خارج ارتباط داشت با آن حرارت غریزی كه لازمه ی طبخ و تركیب و تجزیه و تحلیل و هضم است اصطكاك پیدا می كرد باعث تعطیل و افساد و اخلال عمل احشاء جوف معده می گردید و آدمی هلاك می شد.

«چنانچه با یك غذای سرد و چندین بار آب سرد و غذای سرد معده از كار می افتد یا



[ صفحه 298]



حرارت زیاد و مواد مغذیه و محركه نیز از آن طرف معده را از كار بازمی دارد» خلاصه این است كه هر چه فكر كنید و تصور نمائید بهتر از این كه آفریده شده امكان ندارد تبارك الله احسن الخالقین

فرمود ای مفضل در افعالی كه حق تعالی در آدمی قرار داده است مانند خوردن - آشامیدن خواب رفتن - جذب و دفع غرایز طبیعی - و زناشوئی و حالات نفسانی وجدانیات همه برحسب مصالح و حكمی است كه برای هر یك در نفس انسانی محركی دارد كه مقتضی ارتكاب آن عمل شود و آن قوه محركه مواقع مقتضی دارد كه نفس را تحریك بر مبادرت آن عمل می نماید چنانچه گرسنگی مقتضی غذا خوردن است كه زندگی و قوام بدن به آن است و خستگی و بی خوابی مرگ خواب است كه راحت بدن بر خواب است و استراحت سبب تقویت اعضاء درونی و بیرونی بدن می گردد و شهوت محرك جماع است كه موجب دوام و بقاء نسل است و آدمی با حواس خود و نیروهای محركه قیام و اقدام بر طلب مطلوب طبیعی می نماید و دفع ضرر و زیان می كند اگر آدمی در این ضروریات سته فقط به علم می خواست عمل كند كار او معطل و فلج می شد لذا نیروی محركی قرار داد تا او را تحریك كند و برای دفع غرایز طبیعی قیام نماید ولی علم و عقل و شرع میزان و حدود هر كاری را معین می كند.